نگرش هاى التقاطى و در هم آميزى مفاهيمى از عناصر دين و مدرنيته كه حداقل سه نمونه اش را سه نسل ايرانى با پوست و گوشت خود حس كرده اند و ما را به ناكجا آباد گشاند در قالب اعتقادى ضد تجدد جلال آل احمد (غرب زدگى) و دكتر على شريعتى( تفكر توحيدى-سوسياليسم) نمايان شد و عبدالكريم سروش در امتداد همين نگرش التقاطى مشغول نظريه پردازى براى جنبش سبز است. نتيجه ى اين درهم آميزى ها در طول تاريخ ايران سدى در مقابل توليد فكر بكر بوده و به همين دليل و در ادامه آن، مفاهيم و مقوله هاى ارزشى مدرن كه سرچشمه پيشرفت ها در غرب بوده اند در جامعه ايرانيان به منبع الهام معرفت شناسى ، رجاء وثوق نيافت و معرفت شناسى ايرانيان و تفكر نقاد را در جامعه مبهم ساخت و اين در واقع كشتى بر لنگرى از در هم آميزى هاى مفاهيم نامتجانس بود كه به صخره ها مى خورد و درهم مى شكست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر